خون دل بنشسته بر آئینه ها
شد نمایان عقده ها در سینه ها
بر تسلای دل آل علی
شام شد آراسته با کینه ها

***
شامیان چون بد نهادی می کنند
از علی با طعنه یادی می کنند
تا بسوزانند قلب فاطمه
پیش زینب رقص شادی می کنند

***
سنگ بر قاریِ قرآن می زنند
گاه بر روی یتیمان می زنند
گر چه گل ها زخمی و پژمرده اند
باز هم لطمه به آنان می زنند

***
طعنه بر مظلوم بی یاور چرا
جنگ با مولای بی لشگر چرا
روی بام آتش چرا آورده اند
بر اسیر آتش زدن دیگر چرا